جدول جو
جدول جو

معنی دامن دامن - جستجوی لغت در جدول جو

دامن دامن
(مَ مَ)
چندین دامن پر: دامن دامن اشک، گریۀ بسیار. دامن دامن گل چیدن، فراوان گل چیدن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ دَ کَ دَ)
چینه دادن مرغ را. دانه به طیور دادن. رجوع به دانه دادن شود
لغت نامه دهخدا
حکایت صوت دهل و مانند آن، نام آواز طبل و مانند آن،
- از نو دام دام، یا از سر نو دام دام، از سر گرفتن، از نو آغازیدن، دبه کردن
لغت نامه دهخدا
متفرق و پاشان و پراکنده و از هم جدا، (ناظم الاطباء)، دانه دانه،
- دان دان بیرون زدن، دانه ها بیرون آمدن بر اندام در بیماری سرخک و آبله مرغان و حصبه و جز آن
لغت نامه دهخدا
تصویری از ضامن دادن
تصویر ضامن دادن
کسی را به عنوان ضامن معرفی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دان دان
تصویر دان دان
دانه دانه، پراکنده و از هم جدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دامن داشتن
تصویر دامن داشتن
((~. تَ))
کنایه از توانگری
فرهنگ فارسی معین